.: إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّة الْمَتینُ :.



از گذشته بین اقتصاددانان درباره دلایل به وجود آورنده بحران‌های اقتصادی اختلاف وجود داشته‌است. بحران به معنی کاهش قابل توجه در فعالیت های اقتصادی در یک کشور یا در سطج جهان برای چندین ماه پیاپی است. عوامل پیچیدهای در کارکرد درست یک اقتصاد دخیل هستند.

 

بحران وقتی به وجود می‌آید که رابطه بین عرضه و تقاضا در اقتصاد به هم بریزد. به گونه‌ای که عرضه یا تقاضا متناسب با دیگری نباشد. وضعیت عرضه و تقاضا را دو نرخ تورم و بهره مشخص میکند.

 

تورم منجر به افزایش در قیمت کالاها و خدمات و از سویی دیگر منجر به کاهش در ارزش پول می‌شود. تورم کم خوب است  زیرا که اقتصاد را برای تولید بیش‌تر تحریک می‌کند اما تورم بالا منجر به شکل‌گیری بحران می‌شود.

 

نرخ بهره روی قدرت وامگرفتن افراد تاثیرگذار است. هرچه نرخ بهره کمتر باشد قابلیت سرمایهگذاری بیشتر می‌شود اما با بیشتر شدن نرخ بهره امکان بازپرداخت وام های گرفته‌شده سختتر می شود. 

 

نوسانات شدید نرخ تورم و نرخ بهره در پیدایش بحران تاثیرگذار هستند. شوکهای مختلفی می‌توانند این روابط را از حالت عادی خود خارج کنند، مثل بلایای طبیعی، جنگ  و مناقشات جغرای.

 

وقوع یک زله ممکن است باعث از بین بردن زیرساخت‌های استخراج نفت و کاهش عرضه آن، درنتیجه افزایش قیمتها و پیدایش بحران شود.

 

رونق اقتصادی هم میتواند خودش را تهدید کند، شرکت‌هایی که با اخذ وام‌های هرچه بیشتر کسبوکارشان را رونق میدهند با اندکی کاهش در سرعت رشد اقتصادی مورد انتظار، با بحران بازپردات بدهیهایشان روبرو میشوند، در نتیجه سراغ منابع دیگری برای بازپرداخت بدهی هایشان می‌روند که در مجموع میزان سرمایهگذاری را کاهش و احتمال وقوع بحران را بالاتر می‌برد.

 

عوامل روانشناسی نیز تاثیرگذار هستند، ترس از بحران ممکن است خود منجر به شکلگیری بحران شود این مساله را عوامل خودمحققکننده می‌نامند، تولیدکنندهها هزینههای اجراییشان را برای مواجه بهتر با بحران احتمالی کاهش می‌دهند از اینرو چرخهای شکل میگیرد که در آن کاهش تولید باعث کاهش دستمزدها و آن باعث کاهش تقاضا میشود.

 

ت های بانک مرکزی و دولت‌ها نیز میتوانند تاثیر داشتهباشند، خلق پول مصارف را افزایش می‌دهد و نرخ بهره بانک مرکزی کاهش می‌یابد، وام‌دهندگان نیز نرخ بهره کمتری در ازای وام هایشان دریافت می‌کنند، از این رو بدهی ارزانتر می‌شود و وام گیرندگان مصارف خود را افزایش میدهند، اما این ت در نهایت برای جلوگیری از تورم در سمت عکس حرکت میکند و اگر مردم بیش از اندازه به دریافت بدهیهای ارزان وابسته شده باشند میتواند منجر به بحران شود.

 

بازار های امروزی بسیارپیچیدهتر از گذشته شدهاند که بررسی آن را سختتر کردهاست اما هر بحران تجربیات و دانستههای جدیدی را در اختیار میگذارد که باعث پیشبینی بهتر و پاسخگویی موثرتر نسبت به بحران های آینده میشود.

 

منبع: پیوند


پس از چندین سال مذاکره بر سر برنامه هسته‌ای ایران در نهایت ایران و کشور های ۱+۵ در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ به توافق هسته‌ای تحت عنوان برجام دست پیداکردند. فارغ از بررسی محتوای این توافق، پس از کمتر از سه سال، رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده، برجام را یک توافق احمقانه خواند و علی‌رغم پایبندی ایران به تمام تعهدات خود، به‌صورت یکجانبه از توافق برجام خارج شد. بدین ترتیب دوباره تحریم‌های آمریکا که با توافق برجام متوقف شده بودند به عمل درآمدند. موج اول تحریم‌ها سه‌ ماه بعد و موج دوم تحریم‌ها شش ماه بعد عملیاتی می‌شد.

اندیشکده شورای آتلانتیک، یکی از صدها اندیشکده آمریکایی است که ایران یکی از مهم‌ترین موضوعات مورد مطالعه آن‌هاست. این اندیشکده چند روز قبل از اجرایی شدن فاز دوم تحریم‌های آمریکا علیه ایران نشستی را برگزار کرد که در آن به بررسی مهم‌ترین روش‌های مقابله‌ی ایران با تحریم‌های آمریکا پرداخته شده بود. تمام این روش‌ها با مطالعه مجموعه اقدامات ایران از ابتدای انقلاب به خصوص تحریم‌های اوایل دهه ۹۰ شمسی، جمع‌آوری شده بودند.

این روش‌ها در ۴ محور خلاصه می‌شوند؛

۱- بانکداری و ارز
۲- صادرات نفت
۳- همسایگان ایران و همکاران جهانی
۴- شرکت‌های پوششی و ت‌های داخلی.

هرچند که به علت ماهیت پویای جنگ اقتصادی ایران و آمریکا روش‌های مقابله‌ی ایران وما در این موارد خلاصه نمی‌شود اما بررسی راه‌های مقابله آمریکا با این روش‌ها نکات بسیاری را می‌تواند در بر داشته باشد.

در قسمت‌هایی از گزارش به روند فروپاشی سلطه اقتصادی آمریکا و حرکت کشور‌های جهان به‌سوی ارزی غیر از دلار به طور ضمنی اشاره می‌شود. این گزارش به توانایی ایران در غلبه بر تحریم‌های جدید اذعان می‌کند اما از سویی فشارهای اقتصادی مضاعف برمردم ایران را نیز مورد توجه قرار می‌دهد.

منبع : مرکز رشد

فایل


ظهور و سقوط تمدن ها

تمدن یکی از واژه هایی است که بحث درباره معنی دقیق آن مورد اختلاف است. نویسنده نیز به این نکته اشاره می‌کند و عدم موفقیت بسیاری در شناسایی و تبیین اوج گرفتن و سقوط تمدن ها را از عدم دقت آن ها در تعریف دقیق تمدن می شمرد. از نظر شپارد بی کلاو تمدن به محموعع دستاورد هایی اطلاق می شود که که زمینه های علمی و هنری بشر نظیر معماری، نقاشی، ادبیات، مجسمه سازی، موسیقی، فلسفه و علوم را در بر می گیرد و به موفقیت هایی اطلاق می شود که قومی در ایجاد و تداوم کنترل خویش بر محیط زیست طبیعی و انسانی کسب می کند.

او به درستی به این نکته اشاره می کند که تمدن ها هیچکدام ایستا نبوده اند و نیستند و دائما در حال تغییر و تحول بوده اند که بخشی از این تغییر نیز به تاثیر و تاثر تمدن ها از یکدیگر بر می گردد.  تمدن ها می توانند تحت تاثیر عوامل مختلفی به درجات بالاتر خود انتقال یابند که شناسایی دقیق این عوامل یکی از مورد اختلاف ترین مباحث در مطالعه تمدن ها است. در این کتاب نیز نویسنده بعد از شمردن چندین عامل مختلف، مازاد اقتصادی را به عنوان عامل رشد یک تمدن و به عنوان محور اساسی در پیشبرد مباحث کتاب و مرور تاریخ، انتخاب می کند. می توان گفت او یک تحلیل اقتصادی از تاریخ تمدن اراده می دهد. از نظر او شکل گیری تمدن ها در طول تاریخ با مازاد اقتصادی ملت ها همراه بوده است، هر ملتی به هر علتی که مازاد اقتصادی به دست می آورد درجهت ارتقا تمدنی خود حرکت می‌کند.

هر ملتی که مازاد اقتصادی کسب می کرد به سمت تجارت با سایر ملت ها حرکت می کرد و این رفته رفته منجر به پیدایش شهرنشینی شد. دقت کنیم شهر نشینی با یکجا نشینی در ادبیات نویسنده تفاوت هایی دارد از نظر او شهرنشینی یعنی جایی که نهاد های اقتصادی و تجاری فعال وجود داشته باشند. شهرنشینی و گسترش تجارت منجر به فرهنگ پذیری می شود و بدین ترتیب هر ملتی که اقتصاد شکوفا داشته باشد موفق به عرضه فرهنگ خود به سایر ملت های می شود و بدین ترتیب اولین پایه های یک تمدن نهادینه می شود.

پیشرفت تکنولوژی های تولید و تجارت اصلی ترین عاملی است که منجر به تاسیس یک تمدن یا انتقال تمدنی می شود. در حقیقت طبق این بیان ادوار تاریخ به بازه های هایی تقسیم می شوند که در هر کدام از آن ها یک تکنولوژی برتر اقتصادی وجود داشته است. هر بار با پیدایش تکنولوژی جدید تر اقتصادی، تاریخ به مرحله بعدی خود قدم می گذارد. 

- دوران دیرینه سنگی، 

- انقلاب کشاورزی و عصر نوسنگی، 

- انقلاب تکنولوژیک عصر مس، 

- انقلاب شهرنشینی عصر برنز و رشد فرهنگ ها

- انقلاب بازرگانی قرن شانزدهم

- انقلاب نیوتونی

- انقلاب صنعتی قرن نوزدهم

- انقلاب شیمیایی

- انقلاب کشاورزی

- انقلاب فیزیکی

این ها ادواری هستند که هر کدام به نوبه خود منجر به پیدایش روش های جدید در عرصه خود و افزایش هرچه بیشتر مازاد اقتصادی در فعالیت های اقتصادی شدند. دوره های اقتصادی-فرهنگی را با توجه به این رخداد ها می توان چنین برشمرد؛

- عصر تاریک

- فرهنگ اسکولاستیک مسیحی-گاتیک

- الگوی انسانی-کلاسیک رنسانس

- الگوی های علمی-مکانیکی

با این حال نویسنده بیان می کند امروزه در عصر سرمایه داری جهانی، آن هم به مرکزیت نیمکره غرب زمین یعنی آمریکا قرار داریم. به بیان نویسنده در عصراخیر ما شاهد انتقال تمدن غرب از اروپای غربی به نیمکره غربی بودیم.



منبع : رومه دنیای اقتصاد                                                          

اومیست

براساس مجموعه مفروضات اقتصادی ارائه شده، نرخ بهره ثابت، استقلال پولی و جریان آزاد سرمایه با یکدیگر ناسازگار هستند. از هیلل دالدر که یک رهبر مذهبی در قرن اول بود، خواسته شد؛ تورات را خلاصه کند. پاسخ او اینگونه بود: آن چیزی که برای تو نفرت برانگیز است، از دیگری طلب نکن. این همه تورات است؛ بقیه آن تفسیر این جمله است.» مایکل کلاین از دانشگاه تافتس معتقد است دیدگاه اقتصاد بین‌الملل (شامل مباحث تجارت، تراز پرداخت‌ها، نرخ‌های بهره و.) نیز می‌تواند به همین صورت مطرح شود: دولت با یک معمای سه‌گانه غیر‌ممکن روبه‌رو است؛ مابقی آن تفسیر این موارد است.»

مثلث ماندل فلمینگ

 

این معمای سه‌گانه که به‌عنوان تثلیث غیر‌ممکن یا ناسازگار نیز شناخته می‌شود به چالش یک کشور در انتخاب بین تحرک آزاد سرمایه، مدیریت نرخ بهره و استقلال پولی گفته می‌شود. فقط دو تا از این سه مورد ممکن است. کشوری که می‌خواهد نرخ ارز را ثابت نگه دارد و ت نرخ بهره آن به‌گونه‌ای طراحی شده که مستقل از اثرات بیرونی باشد، نمی‌تواند اجازه تحرک آزاد جریان سرمایه را در مرزهای خود بدهد. اگر نرخ بهره ثابت باشد، اما اقتصاد کشور نسبت به ورود جریان سرمایه سرمایه باز باشد، این کشور نمی‌تواند یک ت پولی مستقل داشته باشد و اگر یک کشور جریان آزاد سرمایه را انتخاب کرده و خواستار استقلال پولی نیز باشد، مجبور است جریان ارزی خود را به حالت شناور تبدیل کند.

برای درک این معمای سه‌گانه، کشوری را فرض کنید که نرخ ارز خود را نسبت به دلار آمریکا ثابت نگه داشته و در عین حال نسبت به ورود سرمایه خارجی باز باشد. اگر بانک مرکزی آن کشور نرخ بهره را بالای نرخی که فدرال رزرو برای آمریکا تعیین کرده، تنظیم کند، جریان سرمایه خارجی در جست‌وجوی سود بیشتر مثل سیل وارد اقتصاد کشور می‌شود. این جریان، تقاضا برای پول داخلی را افزایش می‌دهد و با بالارفتن قیمت ارز داخلی، در نهایت میخ دلار خواهد شکست و ارزش خود را از دست می‌دهد، اما اگر نرخ بهره پایین تراز میزان آن در آمریکا تعیین شود، سرمایه از کشور خارج شده و قیمت ارز خواهد افتاد.  زمانی که ایجاد مانع در جریان آزاد سرمایه، نامطلوب یا بی‌فایده باشد، معمای سه‌گانه، تبدیل به یک انتخاب می‌شود: انتحاب بین نرخ ارز آزاد و مدیریت ت پولی؛ یا نرخ ارز ثابت و تسلیم در برابرت‌های پولی.

ادامه مطلب

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ماشین های سنگین آموزش و دانلود نرم افزار اندروید اندیشه نمایندگی کاظمی مشاوره و خدمات بیمه ایی به صورت آنلاین و حضوری یو پی اس، فروش یو پی اس، باتری یو پی اس توریاب کسب و کار محمدقربانی قمشی وبلاگ رضا محبی قم | بلاگ آشنا